مهر آوران

معیار های اندازه گیری عملکرد از نظر مالی، روش های ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم می شوند. شایان ذکر است این چهار دسته از بعد میزان

تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در بورس

معیار های اندازه گیری عملکرد

از نظر مالی، روش های ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم می شوند. شایان ذکر است این چهار دسته از بعد میزان اطلاعات مورد نیاز نیز طبقه بندی شده است (ملکیان، 1385).

1.روش هایی که در آنها از اطلاعات حسابداری برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود و همان سیستم های مالی همانند نسبتهای مالی ROE و ROA و غیره هستند.

  1. روشهایی که ترکیبی از اطلاعات حسابداری و بازار را برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می دهند مانند نسخه های مختلف Q تو بین ویا نسبت P/E .
  2. نسبت هایی که از داده های مدیریت مالی استفاده می کنند مانند بازدهی هر سهم و بازده اضافی هر سهم.
  3. نسبت هایی که علی رغم استفاده از اطلاعات حسابداری، معیارهای اقتصادی هستند مانند نسبتهای ارزش افزوده اقتصادی(EVA) ، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (REVA) و ارزش افزوده بازار(MVA).

بطور کلی معیارهای اندازهگیری عملکرد را میتوان به دو دسته، شامل:1. معیارهای حسابداری و 2. معیارهای اقتصادی تقسیم نمود. در معیارهای حسابداری، عملکرد شرکت با توجه به دادههای حسابداری ارزیابی میشود در حالی که در معیارهای اقتصادی، عملکرد شرکت براساس قدرت کسب سود داراییهای موجود و سرمایهگذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی میگردد (مشکی، 1389).

 

2-5-4-1 معیارهای حسابداری

معیارهای حسابداری به دو دسته تقسیم میشوند:

الف- معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری

ب- معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار

 

2-5-4-1-1 معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری

این دسته از معیارها عمدتاً با استفاده از اطلاعات تاریخی موجود در صورتهای مالی اساسی و یادادشتهای همراه، عملکرد شرکت را اندازهگیری میکنند. این معیارها شامل سود، سود هر سهم، نرخ رشد سود، تقسیم سود، جریانهای نقدی آزاد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارائیها میباشند. (جهانخانی و سجادی، 1374)

 

2-5-4-1-1-1 سود حسابداری

سود حسابداری مبتنی بر درآمدها و هزینههای تحقق یافتهای است که در طی یک دوره مالی بر اساس مفاهیم و اصول پذیرفته شده حسابداری، شناسایی شده و در گزارشهای مالی آورده میشود. میزان سود میتواند روشی برای ارزیابی عملکرد شرکت باشد (جهانخانی و ظریف فرد، 1374).

 

2-5-4-1-1-2سود هر سهم (EPS)

سود هر سهم (سود پایه) باید با تقسیم سود خالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی بر میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره محاسبه شود. هدف سود هر سهم، ارائه شاخصی برای اندازهگیری منافع هر سهم عادی از عملکرد واحد تجاری طی دوره گزارشگری است (سازمان حسابرسی، استاندارد حسابداری شماره 30)

مهمترین مسأله این است که آیا اطلاعات سود هر سهم باید فقط اطلاعات تاریخی را منعکس نماید یا اطلاعات پیش بینی را نیز منعکس نماید؟ هئیت اصول حسابداری آمریکا (APB) در بیانیه شماره 15 خود بر مفهوم پیش بینی تاکید مینماید زیرا عقیده دارد که این اطلاعات برای تصمیمات سرمایهگذاری و بررسی پتانسیل شرکت به منظور اعطای اعتبار مفیدتر میباشد. در این رابطه استاندارد حسابداری شماره 30 ایران نیز اعتقاد دارد که شرکتها باید علاوه بر محاسبه سود پایه هر سهم اقدام به محاسبه سود تقلیل یافته هر سهم نیز بنماید. اساس محاسبه سود مزبور قبول این فرض است که سهامداران عادی بالقوه (صاحبان اوراق مشارکت قابل تبدیل، سهام ممتاز قابل تبدیل و دارندگان گواهینامه حق تقدم) نیز در آینده اقدام به تبدیل اوراق بهادار خود به سهام عادی خواهند نمود، بنابراین لازم است سود هر سهم با قبول فرض فوق محاسبه گردد. در این رابطه استاندارد مزبور چنین عنوان میکند:

«هر چند سهام عادی بالقوه، در تاریخ گزارشگری حق مشارکت در سود را ندارد، اما در آینده با تبدیل به سهام عادی، حق مشارکت در سود را خواهد داشت. بنابراین، در محاسبه سود تقلیل یافته هر سهم در نظر گرفته میشود. زیرا این تبدیل میتواند با افزایش تعداد سهام، سود تقسیمی متعلق به هر سهم را کاهش دهد. از این رو تقلیل بالقوه، یا نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان در ارتباط میباشد».

 

2-5-4-1-1-3 سود تقسیمی

بسیاری بر این باورند شرکتی که سیاست تقسیم سود با ثباتی دارد و هر ساله مبلغی از سود خود را بین سهامداران تقسیم میکند، این عمل نشان دهندۀ موفقیت و عملکرد مثبت شرکت میباشد. معمولاً شرکتهایی اقدام به تقسیم میکنند که نمیتوانند سود خود را سرمایهگذاری نمایند. سود تقسیمی به سیاست سرمایهگذاری شرکت بستگی دارد. شرکتهایی که فرصتهای سرمایهگذاری سودآوری دارند، سود را به عنوان یک منبع تامین مالی تلقی میکنند.

 

2-5-4-1-1-4 جریان های نقدی آزاد (FCF)

جریان نقدی آزاد مقداری از جریان نقدی است که اگر بین سهامداران تقسیم شود، تاثیری در قدرت سوددهی شرکت ایجاد نمیکند. جریان نقدی آزاد از تفاوت سود عملیاتی خالص پس از کسر مالیات و سرمایه گذاری خالص در داراییهای عملیاتی بدست میآید (گانگولی[1]، 2010)

جریان نقدی آزاد میتواند برای اهداف کوتاه مدت مناسب بوده و مورد استفاده قرار گیرد.

 

 2-5-4-1-1-5 بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

بازده حقوق صاحبان سهام یکی از معیارهای حسابداری سنجش عملکرد میباشد از حاصل تقسیم سود خالص متعلق به صاحبان سهام عادی بر حقوق صاحبان سهام عادی (یا متوسط آن) بدست میآید. این نسبت نشان دهنده بازده حاصل از وجود نقد سرمایهگذاری شده صاحبان سهام عادی در شرکت بوده و توانایی مدیریت مؤسسه را در بکارگیری این وجوه نشان میدهد. بنگاهی که دارای نسبت ROE بالایی است، ذاتاً توانایی ایجاد وجه نقد را داراست (راس[2] ، 2002). نسبت بازده سهام توسط هان[3] و همکاران وی به منظور ارزیابی عملکرد استفاده شده است.

 

2-5-4-1-1-6  بازده داراییها (ROA)

بازده داراییها نظیر بازده حقوق صاحبان سهام از معیارهای حسابداری سنجش عملکرد تلقی شده و از حاصل تقسیم سود خالص بر مجموع (یا متوسط) داراییها قابل محاسبه میباشد. این نسبت میزان کارایی مدیریت را در بکار گرفتن منابع موجود در جهت تحصیل سود نشان میدهد. نسبت مزبور اغلب توسط سرمایهگذاران موجود و یا سرمایهگذاران بالقوه برای ارزیابی مدیریت شرکت استفاده میشود. با وجود آنکه ROA و نیز ROE با استفاده از سود ویژه قبل از کسر بهره  مالیات (به جای سود خالص ) نیز ممکن است در محاسبات مورد استفاده قرار گیرد. ولیکن در اغلب مطالعات انجام شده به لحاظ دسترسی آسانتر به اطلاعات مربوط به سود خالص، از شکل فوق الذکر استفاده میشود.

 

2-5-4-1-2 معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار

این معیارها علاوه بر استفاده از اطلاعات موجود در صورتهای مالی اساسی و یادادشتهای پیوست، اغلب از اطلاعات بازار نیز برای جلوگیری عملکرد شرکت استفاده مینمایند. به همین دلیل معیارهای مزبور علاوه بر حفظ مزایای معیارهای قبلی، برخی از معایب آنها را نیز برطرف کرده و باعث میشود میزان مربوط بودن اطلاعات افزایش یابد. در حالت کلی این دسته از معیارها نسبت به معیارها مبتنی بر اطلاعات تاریخی ارجحیت داشته و عملکرد شرکت را دقیقتر اندازهگیری میکنند. معیارهای نسبت قیمت به سود (P/E) نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، بازده سهام و نسبت Q توبین نمونههایی از معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و قیمت بازار محسوب میشوند. (جهانخانی و ظریف فرد، 1374)

 

2-5-4-1-2-1 نسبت قیمت به سود (P/E)

نسبت قیمت به سود ابزاری رایج برای تحلیل وضعیت شرکتها، صنایع و بازار است که از طریق تقسیم قیمت بازار یک سهم به سود همان سهم بدست میآید و بیانگر مبلغی است که سرمایهگذاران باید برای هر ریال سود پرداخت نمایند نسبت مزبور از عایدی شرکت بعنوان مبنای ارزش سرمایهگذاران سهام استفاده کرده و ارزیابی بازار از دیدگاه شرکت را نشان میدهد.

 

دانلود پایان نامه ارشد :

بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله :

2-5-4-1-2-2 نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MTB)

این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری همان سهم بدست میآید. ارزش دفتری هر سهم نشان دهنده ارزشهای تاریخی است. از طرفی ارزش بازار هر سهم انعکاسی از جریانهای نقدی آتی میباشد که عاید شرکت خواهد شد، بنابراین اگر شرکتی دارای مدیریت و سازماندهی مطلوبی بوده بتواند با کارایی کامل به وظایف و نقشهای خود عمل کند در این صورت ارزش بازار، بزرگتر از ارزشهای تاریخ و دفتری خواهد بود و این نسبت افزایش پیدا میکند نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم طرز تفکر سرمایهگذاران نسبت به عملکرد گذشته و دور نمای آتی شرکت را بیان میکند.

[1]- Ganguli

[2]- Ross

[3]- Han

+ نوشته شده در  چهارشنبه 2 آبان 1397ساعت 5:04  توسط رسول